اسم دختر مذهبی نام پسر قرآنی دانلود

مطالب علمی قرآنی، اسامی، نامهای پسر و دختر مذهبی، خبرهای جذاب + عکس های دیدنی مذهبی

جملات زیبا و عاشقانه درباره نماز شب

علیرضا
اسم دختر مذهبی نام پسر قرآنی دانلود مطالب علمی قرآنی، اسامی، نامهای پسر و دختر مذهبی، خبرهای جذاب + عکس های دیدنی مذهبی

جملات زیبا و عاشقانه درباره نماز شب

گزیده ای از کتاب «اسرار الصلاة» نوشته آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ره
بیخبرى از عظمت نماز شب‏ 

اى طالب انس با حضرت دوست! از جمله نوافلى كه خيلى بر انجام آن تأكيد شده، نماز شب است و تو از عظمت اين نماز بى‏خبرى
 
                                             كه آن نورى است در مقابل ظلمت، و انسى است از وحشت، و خلوتى است از كثرت، و از امام صادق (عليه السلام) رسيده كه نماز شب، موجب رضايت پروردگار و محبت ملائكه و سنت انبياء و نور معرفت و اصل ايمان و راحتى بدن و كراهت و ناخشنودى شيطان و سلاح بر دشمنان و موجب اجابت دعا و قبولى و بركت در رزق و شفيع بين انسان و ملك الموت
                   
                       و چراغ گور انسان و فرش پهلوى او در قبر و جواب منكر و نكير و در قبر مونس و زائر انسان تا روز قيامت است. و چون روز قيامت شود، سايه‏اى بر بالاى سر او و تاجى بر سر او و لباسى بر بدن او و نورى است كه پيشاپيش او در حركت بوده و پوششى بين او و آتش و حجتى بين او و خداوند متعال و مايه سنگينى ميزان و جواز و گذرنامه عبور او از صراط و كليد بهشت مى‏باشد
شب خيزان مناجاتى‏
اى سالك كوى حضرت حبيب جل جلاله! در روايت آمده است كه خداى متعال به يكى از صديقين وحى نمود كه براى من بندگانى است كه من را دوست مى‏دارند و من هم آنها را دوست دارم،
                                          آنان مشتاق من و من هم مشتاق آنها هستم و آنان مرا در ياد دارند و من هم به ياد آنان هستم، آنها به من نظر دارند و من هم به آنها نظر دارم؛ پس اگر تو قدم جاى قدم آنها نهى، تو را هم دوست خواهم داشت و اگر از راه آنها منحرف شوى، عقوبتت خواهم نمود.
                                                             
 او گفت: بارالها! نشانه‏هاى آنها چيست؟!
                               خطاب رسيد: آنان روزها همچون چوپان مهربانى كه مواظب گوسفندان خود مى‏باشد، به سايه مى‏نگرند و منتظر آمدن شب هستند و
 
                            همان گونه كه پرندگان، هنگام غروب با شور و شوق، عازم آشيانه خود مى‏گردند، اينان هم، با همين حال به استقبال غروب خورشيد مى‏روند؛ پس آنگاه كه شب فرا رسيد و تاريكى همه جا را فرا گرفت و فرش‏ها پهن و همه گرد هم جمع شدند و هر دوستى با دوست خود خلوت نمود، اينان در برابر من به پاى مى‏ايستند و صورت‏هاى خود را بر خاك مى‏نهند و با تلاوت آيات قرآن به مناجات و گفتگوى با من بر مى‏خيزند و نعمت‏هاى مرا سپاس مى‏گويند؛ پس آنان را مى‏بينى كه گاهى گريه مى‏كنند و گاه شيون سر مى‏دهند؛ گاهى آه مى‏كشند و گاه از معاصى و گناهان، شكوه مى‏كنند؛ گاهى ايستاده و گاهى نشسته‏اند؛ گاهى در حال ركوع و گاه در حال سجده‏اند؛
                                                و آنچه را كه آنان به خاطر من تحمل مى‏كنند همه را مى‏بينم و شكوه هايى كه از محبت من بر لب دارند مى‏شنوم. اولین چيزى كه به آنها عطا مى‏كنم، سه چيز است:
                            يكى اينكه نور خودم را در دل‏هاى آنها مى‏افكنم، در نتيجه همان‏گونه كه من از آنها آگاهم، آنها نيز از من با خبر خواهند بود. دوم اين كه اگر آسمان‏ها و زمين‏ها و آنچه را كه در اين ميان هست در ميزان آنها ببينم، باز آن را كم خواهم دانست. سوم اين كه رو سوى آنها مى‏كنم؛ و به كسى كه من رو سوى او كنم، آيا احدى مى‏تواند بداند كه به او چه عطا خواهم نمود؟!


خیلی زیبا بود نه ؟؟   پس حتما شب زنده دار باشیم .... که بعد از این ماه   مبارک  تمرینی هم برای ما شده است 


سفارش به خواندن نماز شب‏
[اى عزيز!] رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در وصيتش به اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب و فرمود: آيا به آنان كه

در شب نماز مى‏گذارند نمى‏نگريد؟! اينان زيباترين مردم هستند،

زيرا كه آنها در شب [با خداى سبحان خلوت كردند و] براى

پروردگار نماز گزاردند و خداوند هم آنان را از نور خود بپوشانيد



مقام محمود، پاداش نماز شب‏
[اى مريد راه سعادت!] در فضيلت شب زنده دارى اگر نبود جز همين آيه از قرآن كه مى‏فرمايد: و من الليل فتهجد به نافله لك عسى ان يبعثك ربك مقاماً محمودا كافى بود. پس سبحان الله! چقدر شأن اين عمل، بزرگ و ارزشش والاست كه خداوند جزاء و پاداش آن را مقام محمود قرار داده است.

سبك شماردن نماز شب‏
[اى سالك مجاهد!] در بلد الامين از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه هر كس نماز شب نخواند، از شيعيان ما نيست و در روايت ديگرى رسيده است كه مبغوض‏ترين خلق در نزد خدا كسى است كه شب، چون مردارى بيفتد و روز را به بطالت و تنبلى بگذارند


محرومان از نماز شب‏
[بدان اى عزيز كه‏] از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت شده كه فرمود: هر كس تمام شب را بخوابد، شيطان در گوش او بول مى‏كند و در روز قيامت مفلس و بى چيز به صحنه محشر قدم مى‏نهد و احدى نيست مگر اينكه براى او ملكى است كه هر شب دو بار او را بيدار مى‏كند و به او مى‏گويد: اى بنده خدا! برخيز و به ياد پروردگارت باش؛ دفعه سوم اگر توجهى نكرد، شيطان در گوش او بول مى‏كند. من مى‏گويم: مبادا به اين اخبار كافر شوى؛ بلكه به آنها ايمان بياور و من خدا را گواه مى‏گيرم كه بعضى از شب زنده‏داران را مى‏شناسم كه در اوايل كار، صداى آن ملكى كه او را با لفظ آقا از خواب بيدار مى‏نمود، مى‏شنيد. و اگر تو دلى داشته باشى، چه بسا كه اثراتى كه براى نماز شب رسيده است، دريافته‏اى. و اگر به اين فضيلت‏هاى كه براى نماز شب رسيده مؤمن باشى، آن را ترك نخواهى كرد و ضايع نخواهى ساخت، زيرا طبيعت انسان بر اين سرشه شده كه دوستدار خير و خوبى است. آيا در آن حديث قدسى نشنيدى كه ذات اقدس حق فرمود: بندگان من براى غروب خورشيد، همچون پرندگانى كه شامگاه شوق رفتن به آشيانه دارند، مشتاق هستند؟! و چگونه مى‏توان پذيرفت كه كسى به بعضى از اين فضايل براى نماز شب معتقد باشد و مشتاق رسيدن وقت آن نباشد؟! آيا همين انسان نيست كه در تقرب به سلاطين دنيايى و حكام اين جهان و خلوت با آنها از مال و اهل خود مى‏گذرد و چه بسا كه روح و زندگى خود را در اين راه فدا مى‏كند؟! و خداى متعال مى‏فرمايد: و الذين آمنوا اشد حباً لله. (و كسانى كه اهل ايمانند، محبت شان به خدا از هر دوستى و محبتى بيشتر و شديدتر است و كمال محبت را فقط به خدا مخصوص دارند).

عذرهاى غير موجه محرومين از نماز شب‏
[اى طالب مقام قرب حضرت دوست جل جلاله! به‏] كسى كه به بهانه غلبه خواب و بيدار نشدن براى انجام نماز شب، خود را در ترك آن معذور مى‏دارد توجهى ننما، چرا كه اين عذر از چند وجه مردود است، از جمله اين فرمايش حضرت على (عليه السلام) در جواب كسى كه گفت من ديشب به خواب ماندم و توفيق تهجد و شب زنده دارى نصيبم نشد، فرمود: تو مردى هستى كه گناهانت قيد و بندت شده است. و ديگر اين كه خواب ماندن از مثل امرى به اين بزرگى، غالباً غير ممكن است، آيا طالبان اين دنيا را نمى‏بينى كه اگر يكى از آنها را سلطان وقت، به خلوت فرا خواند، گرچه وقت ملاقات با او را دل شب قرار دهد، او به خواب نخواهد ماند، بلكه آن شب را از ترس اين كه مبادا به خواب بماند، كلاً بيدار بوده و پيوسته به فكر مجلس سلطان و صحبتش با او خواهد بود. و تو اگر در احوال خويش تأمل كنى، به يقين خواهى ديد كه اگر احتمال دهى كه كسى نيمه شب، مبلغ قابل توجهى پول برايت خواهد آورد، از شوق دست يابى به آن مال و ترس اين كه مبادا به واسطه خواب از دستت برود، قدرت بر خوابيدن نخواهى داشت! از همه اين‏ها گذشته، اگر واقعاً از اين خوف دارى كه به خواب بمانى، مى‏توانى نزد كسى كه تو را در وقت نماز بيدار كند بخوابى تا اين كه خود، عادت كنى. و خلاصه كلام اين كه اگر خواب، مانع دست يابى به اين فضيلت بزرگ شود، خوارى و ذلتى است كه مثلش در اين دنيا نيست‏.

عوامل سلب توفيق نماز شب و توصيه‏اى به محصلين علوم


[اى سالك مراقب!] كسانى كه خواب را بر نماز شب ترجيح مى‏دهند، چند دسته هستند: دسته‏اى از آنها كسانى هستند كه اول شب را به شب نشينى و بيهودگى، به نيمه مى‏رسانند و به غيبت مؤمنين و آنچه كه از آن نهى شده، وقت خود را تلف مى‏كنند و معده خود را تا به حلقوم، از خوردنى‏ها پر مى‏كنند و سپس در بستر نرم و مكان راحتى به خواب مى‏روند و چنين خوابيده‏اى مسلماً براى نماز شب بيدار نخواهد شد؛ چرا كه او از ابتداى شب، اسباب خواب را فراهم مى‏كرد [نه اسباب بيدار شدن را ]بلكه مى‏توان گفت كه او به قصد بيدار شدن، به خواب نرفته تا بيدار شود، زيرا پرخورى، سبب بخار و سستى مى‏شود و آن هم موجب خواب زياد است‏ وبيدار بودن اول شب، از اسباب خواب در آخر شب است و همين طور بستر نرم و راحت، موجب زيادى خواب و سنگينى آن مى‏شود و چنين كسى اگر بيدار نشدن را بهانه كند، عذرش مردود خواهد بود؛ و مثل چنين كسى مثل كسى است كه دوايى كه موجب زايل شدن عقل است، در وقت نماز بياشامد و سپس عذر بياورد كه در وقت نماز بى‏هوش بوده. بلى گاه مى‏شود كه انسان خود را براى بيدار شدن مهيا مى‏كند و از آنچه كه باعث غلبه خواب مى‏شود كه در بالا بدان اشاره شد پرهيز مى‏كند و به آنچه كه در اخبار براى بيدار شدن رسيده متوسل مى‏شود، ولى باز در خواب مى‏ماند كه اين لطفى از جانب خداى متعال نسبت به بنده در سياسى امر او مى‏باشد؛ چرا كه اين امر يا بدين خاطر است او را از عجب محافظت كند و يا اينكه به خاطر تأسف شديد او بر از دست رفتن تهجد و نماز شب، اجر بيشترى و به او عنايت فرمايد. ولى آنچه كه از اخبار استفاده مى‏شود اين امر خيلى اندك و يكى دو شب بيش نخواهد بود491. و اما كسى كه به خاطر بيمارى و يا عذرى غير قابل اجتناب به خواب مى‏ماند،

اين نيز دو صورت دارد: يكى اينكه امر از جهت لطف خداوند نسبت به بنده باشد؛ مثلاً او را به مرضى گرفتار سازد و او در اين حال، از انجام نماز شب باز ماند كه همين خوابيدن در حال بيمارى براى او، فضيلتش از نماز شب و شب زنده‏دارى بيشتر خواهد بود و در اخبار آمده كه براى مثل چنين بنده‏اى، ثواب همان اعمالى كه در وقت صحت انجام مى‏داده، نوشته مى‏شود. و در بعضى از روايات هست كه محراب و مصلى و درب‏هاى آسمان كه اعمالش از آن بالاتر مى‏رفته بر او مى‏گريند. صورت دوم اين است كه اين امر به سبب گناهان بسيار او باشد و گناهانش سبب سلب توفيق او شده باشد. و بعضى از مردم هستند كه شيطان، از سمت راست بر آنها وارد مى‏شود و آنها را به خيال اينكه مطالعه، از تجهد و شب زنده‏دارى افضل است، از اين فضيلت عظمى باز مى‏دارد و چه بسا كه شب را تا نيمه به مطالعه از نماز هم برتر و فضيلتش بيشتر است و اين چيزى، جز غرور و فريب نيست؛ زيرا تحصيل علوم، گر چه به مراتب، از عبادات بدنى فضيلتش بيشتر است، ولى به شرطى و شروطى؛ از آن جمله يكى اينكه علم، از علوم نافعه باشد؛ ديگر اينكه تحصيل آن، طبق برنامه شرع باشد و چنين نباشد كه كسى در پى فرا گرفتن علمى كه تحصيل آن واجب كفايى است برود و علمى را؟ تحصيلش واجب عينى است، مهمل گذارد. مثلاً اگر براى انسان امكان داشت كه در امور شرعى از طريق تقليد به مسائل و احكام آن پى ببرد و در مورد تزكيه نفس و خودسازى هم به طريق تقليد و يا اجتهاد، به كسب علم بپردازد، اگر به يكباره علم تزكيه نفس را ترك گفت و در پى اين برآمد كه از طريق اجتهاد، به مسائل و احكام دست يابد، اين غير جايز است. همچنين اگر كسى از تحصيل علومى كه عيناً بر او واجب بوده، فارغ شد و در پى تحصيل علومى برآمد كه فراگيرى آن، واجب كفايى است؛ مى‏بايست رشته‏اى كه انتخاب مى‏كند، مهمترين و ضرورى‏تر رشته باشد و اگر غير اين را اختيار نمود و آنچه را كه ضرورى‏تر و مهم‏تر است، مهمل گذاشت به خصوص اگر هواى نفسانى هم در اين اختيار نقشى داشته باشد اينچنين تحصيل علمى، عبادت خدا نخواهد بود. و چه بسا كه انسان، تمام اين جوانب را در نظر بگيرد و در پى تحصيل آن علمى كه مهم‏تر و ضرورى‏تر است برآيد، ولى اكثر اوقات خود را صرف مقدماتى كند كه خيلى لازم نيست و تنها عامه مردم آن را فضيلت و مايه برترى مى‏دانند. شرط ديگر تحصيل علم اين است كه قربه الى الله باشد و اين از مشكل‏ترين شرايط و پيچيده‏ترين آنهاست و در اينجاست كه بسيارى، بر خاك افتادند و هلاك گشتند، خلاصه كلام اينكه تحصيل علم، بر آن صورتى كه مرضى خداوند بوده و از جمله عبادتى باشد كه خالصاً لله انجام گيرد، در خارج بسيار بسيار كم است و به گمان من در هر صد هزار، يك نفر بيش نيست كه تحصيلش بر اين روال باشد و يكى از دوستان متقى من كه به تحصيل علم اشتغال داشت مى‏گفت: من پس از مجاهدت‏هاى بسيار توانسته‏ام در تحصيل علم، خدا را هم شريك گردانم، تا چه رسد به اينكه خالصاً لله باشد.

و به جان خودم سوگند، حال اغلب محصلين متقى، چنين است؛ گرچه خود متوجه اين امر نيستند. حال، آنانكه از تقوا بهره‏اى ندارند و در تحصيل علوم، اغراض فاسدى براى آن‏هاست و به اين اميد كه با تحصيل علوم، بر حكومت در اموال و اعراض و نفوس مردمان دست يابند و به هواهاى نفسانى خود برسند، حالشان چگونه خواهد بود؟! كه بايد گفت: العياذ بالله و از اين دام‏ها و مهالك به او پناه برد. و چگونه مى‏شود كه انسان، تحصيل علم را از تجهد و شب زنده‏دارى و نماز شب افضل بداند، در حالى كه مردان متقى، براى تصحيح نيت خود در تحصيل علم، به نماز شب پناه مى‏بردند و درد خود، را با داورى شب زنده دارى و تضرع در دل شب، درمان مى‏نمودند. و به جان خودم سوگند كه براى تصحيح نيات واجبه عينيه، اين راه، بهترين راههاست و دستگيره محكمى است كه نبايد از آن دست كشيد.



مراقبه سالك در تهجد و شب زنده دارى‏
[اى طالب انس با حضرت دوست!] مؤمن مى‏بايست، از ابتداى روز و در اول شب به فكر تهيه اسباب تهجد و شب زنده دارى كه عبارت از خواب در روز و در اول شب و تهيه مكان مناسب و كتاب دعاء و آب وضوء و مسواك و چراغ است، براى خود باشد و در هنگام خوابيدن، آيه آخر سوره كهف‏ را به نيت اينكه در وقت نماز شب بيدار شود، قرائت است. هم چنين از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت شده كه كسى كه مى‏خواهد براى نماز شب برخيزد چون بسترش را آماده كرد، بگويد: اللهم لا تؤمنى مكرك و لا تنسنى ذكرك و لا تجعلنى من الغافلين، اقوم ساعه كذا؛ (بار الها! مرا از مكر خود ايمن مگردان و يادت را از يادم مبر و مرا در زمره غافلان قرار مده). بعد، ساعتى را كه مى‏خواهد براى نماز به پا خيزد در نظر آورد؛ خداوند ملكى را مأمور مى‏كند كه او را در همان ساعت، از خواب بيدار كند

تأثير حالات اول شب در تجهد آخر شب‏
[بدان اى طالب سحرخيزى كه‏] چون حالات اول شب، در توفيق آخر شب مؤثر است، لذا سزاوار است كه انسانى كه قصد تهجد دارد، بر وظايف و آداب خوابيدن، مواظبت داشته باشد تا توفيق قيام براى نماز شب نصيبش شود؛ و از وظايف مهم هنگام خواب، يكى محاسبه نفس مى‏باشد كه مى‏بايست كه از ابتداى وقتى كه در شب قبل، از خواب بيدار شده تا آن هنگامى كه مى‏خواهد براى خواب به بستر برود، تمام حركات و سكنات و اقوال و افعال خود را محاسبه كند؛ بعد به اين مطلب توجه داشته باشد كه خواب، برادر مرگ است و هنگام خواب، خدواند روح او را مى‏گيرد هم چنان كه روح مرده، گرفته مى‏شود و اين آيه شريفه را قرائت كند: الله يتوفى الانفس حين موتها و التى لم تمت فى منامها و خواب را مرگ صغير بداند و به اين حقيقت توجه داشته باشد، كه اگر روحش را خداوند به بدنش باز نگرداند، براى هميشه مرده است و لذا همان سخنى كه مردگان پس از مرگ بر زبان مى‏آورند، بگويد و اين آيه را تلاوت كند: رب ارجعون لعلى اعمل صالحاً و به خاطر داشته باشد كه همه آن كسانى كه به خواب رفتند، زبان حالشان همين بود و به اميد برخواستن سر به بالين برنداشتند و در جواب تقاضاى بازگشت آنها خطاب رسيد: كلا انها كلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون و با طهارت و ياد خدا به بستر رود و از ادعيه و اذكارى كه در اين مورد رسيده، غفلت نكند و روح و نفس و قلب و قالب و تمام امور خود را به بسپارد و به زبان حال بگويد: به سوى خدا مى‏روم‏

وظايف سالكين در هنگام خواب‏
[اى عزيز!] وظايفى كه براى هنگام خواب در روايات آمده است، بسيار است، از آن جمله گفتن بسم الله در ابتداى ورود به بستر و قرائت آيه شريفه آمن الرسول در دل؛ و توجه به اشاراتى كه به تفضلات الهى در اين آيه شريفه شده و شفاعت پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) داشته باشد و شكرگزار نعمت‏هاى خداوندى و شفاعت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) باشد. سپس تسبيح حضرت زهرا (عليها السلام) و پس از آن قرائت سوره حمد و سه مرتبه يا يازده مرتبه سوره توحيد و بعد، اين دعا را سه مرتبه بخواند: يفعل الله ما يشاء بقدرته و يحكم ما يريد بعزته سپس آيه الكرسى و آيه شهدالله را تلاوت كند و استغفار نمايد و تسبيحات اربعه را بر زيان آورد و بر پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) و آل آن بزرگوار (عليه السلام) و بر انبياى گذشته - صلوات الله عليهم اجمعين - صلوات و درود فرستد. و براى هر يك از اين‏ها فضايل بسيارى رسيده است. و چون به بستر رود، به طرف راست و رو به قبله همان گونه كه ميت را در قبر مى‏نهند، بخوابد و ذكر خدا بر لب داشته و به ياد خدا او باشد تا در همين حال، خواب بر او غلبه كند و اگر بدين گونه بخوابد، خوابش هم عبادت خواهد بود، بلكه روح او نزد خدا و در كنف و ظل عطوفت حق تعالى خواهد بود؛ بلكه چنين خوابى به مراتب از بيدارى غافلان، بهتر و والاتر است و اگر

بدين نحو به خواب رود، اميد است كه خداوند بر او به بعضى از

كرامات و بشارات خاص، به رؤيا و غير آن منت نهد،

                        چنانكه در اين آيه شريفه بدان اشاره نموده و مى‏فرمايد: و لهم البشرى فى الحيوه الدنيا و فى الاخره كه بشارت دنيا، به رؤياى صالحه تفسير شده است. و خدا را گواه مى‏گيرم

كه افرادى را مى‏شناسم كه در خواب، به زيارت بعضى از ائمه

(عليه السلام) نائل شده و از معارف جليله و اسرار خفيه‏اى از آنها سؤال نموده و جواب دريافت داشته است

و بعضى ديگر را مى‏شناسم كه در خواب، حقيقت نفسش بر او ظاهر گشته و ديده است كه عوالم، جملگى متلاشى شده و به جاى آن‏ها، روح و نفس خود را مشاهده نموده و نفس خود را با حقيقت ملك الموت متحد ديده و در همين حال از خواب بيدار شده است و پس از بيدارى، مشاهده نموده كه روحش، بدنش را به سمت خود مى‏كشد و او از اين امر وحشت نموده و با صداى بلند همسرش را صدا نموده كه فلانى! فلانى! تا اينكه اين حال از او برطرف شده است و اين حال، همان معرفت نفس است كه چنان كه در اخبار آمده، راه شناخت خداست. و غير اين‏ها. و خلاصه اينكه براى مجاهد، امكان دارد كه در حال خواب به امورى از عوالم روحانى دست يابد كه در بيدارى بدان نرسيده باشد و كسى كه با اين كيفيت به خواب مى‏رود مى‏بايست هر بار كه قبل از وقت قيامش براى تجهد، از خواب بيدار شد، به ذكر خدا مشغول شود و به ياد او باشد و چون بخواهد از پهلويى به پهلوى ديگر بغلطد، تسبيحات اربعه و يا تسبيحات ثلاثه را بدون ذكر سبحان الله را بر زبان جارى كند. از امام باقر (عليه السلام) روايت شده كه در تفسير اين آيه شريفه كه مى‏فرمايد: كانوا قليلاً من الليل ما يهجعون فرمود: آنان مى‏خوابيدند، ولی هر گاه از پهلويى به پهلوى ديگر مى‏گشتند، مى‏گفتند: الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر. و چون [سالك‏] براى نماز شب بپا خواست، مى‏بايست به فضل و عنايت خداوند نسبت به او كه حيات تازه‏اى به او بخشيده، توجه داشته باشد و قبل از اينكه بنشيند، به سجده رود و دعاهايى را كه رسيده، بخواند و كمترين آن اين است كه بگويد: الحمدلله الذى رد على روحى لاعبده و اشكره. و چون بنده، به اين نعمت كه همين زندگى جديد باشد، توجه نمود و خدا را بر اين نعمت سپاس گفت، مى‏بايست اين فرصت را به دست آورده و غنيمت شمارد و تمام سعى و كوشش خود را متوجه اين امر كند كه با اين حيات و زندگى چند روزه، حيات باقى و پايدار كه مرگى در پى ندارد، براى خود فراهم آورد.

                                                منبع : وبلاگ خیمه گاه فاطمیون


موضوعات مرتبط: جملات زیبا و جملات عارفانه ، سخنرانی های فوق العاده برای دانلود ، مطالب اخلاقی ، جملات فلسفی و عارفانه ، متن های وبلاگ ، زیبایی های اسلام ، بزرگان و عالمان دینی
برچسب‌ها: جملات زیبا و عاشقانه درباره نماز شب , اهمیت نماز شب , کتاب اسرار الصلاةآیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبری

تاريخ : جمعه هجدهم مرداد ۱۳۹۲ | 14:7 | نویسنده : علیرضا |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.