نامگذاری فرزند
نام پسر مذهبی نام دختر مذهبی
در خصوص انتخاب نام نیکو برای فرزند
آیا حتماً این نام باید از نام ائمه و اسامی مذهبی باشد یا خیر؟
آیا برگزیدن نامی زیبا و ایرانی مانند اشکان، داریوش و یا کورش برای فرزند مشکلی دارد و آیا این قبیل نامها از اقسام نام نیکو محسوب می شوند یا خیر؟
با تشکر
یکی از چیزهایی که اسلام به آن اهمیّت داده است، مسئله نامگذاری است. نامگذاری و نام نیکو گذاردن، از جمله حقوقی است که والدین باید در مورد فرزند خود انجام دهند. امام صادق (ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده که می فرمایند: «إستَحسِنُوا أسمَائَکُم فإنّکُم تُدعُونَ به یَومَ القِیَامَهِ؛ (1) نام های نیکو برای خودتان انتخاب کنید؛ چرا که در روز قیامت، شما را با همان نام ها میخوانند».
اسم هایی که روی فرزندان گذاشته می شود، اگر غیر از اسامی امامان و پیامبران باشد، اشکالی ندارد و می توان اسمی غیر از اسم اهل بیت گذاشت؛ ولی:
از سنت های مورد توجه پدر ومادر در اول تولد فرزند، انتخاب نام نیکو است. به لحاظ آن که فرزند بعداً با این نام سر و کار دارد، در بسیاری از موارد وسیله ای برای توجه به شخصیت طفل خواهد بود. اگر نامی ناشایست برای او انتخاب شود، بی شک، مورد تمسخر قرار گرفته و اسباب ناراحتی روحی او را فرا هم خواهد نمود و ناراحتى هایى که به علت عقده حقارت پدید مى آید، هرگز بر طرف نخواهد شد؛ مگر آن عقده درونى گشوده شود و ضمیر باطن از فشار نهانى خلاص گردد. علاوه بر آن که یکى از حقوق دینى فرزندان بر اولیاى خود، انتخاب نام خوب براى آن ها است و در روایات نسبت به این امر مهم بسیار تأکید شده است. در روایات اسلامی به این نکته تأکید شده که بهترین نام ها آن است که نشانه بندگی پروردگار و یادآور فضائل و مکارم اخلاقی باشد. در مقابل، برخی از نام ها شاید در ظاهر نام نیکویی باشد، ولی یادآور پیشینه منفی می باشد. هدف از خلقت و زندگی انسان، سعادت یافتن او است. تمام کارها باید در این راستا قرار گیرد؛ حتی نامگذاری و انتخاب اسم. هر اسمی تأثیرات خاص خود را دارد. هر چیزی آثار خود را بروز میدهد. انتخاب نام خوب و زیبا، مقدمهای برای تشویق به خوبیها و صفات پسندیده است. اسمی که از یک پیشینه مثبت برخوردار است، باعث تلقین خوبیها در فرد میشود. این در باره اسامی با پیشینه بد و منفی نیز صادق است.
یکی از علائم و نشانههای دوستی و دشمنی ما نسبت به افراد، استفاده و یا عدم استفاده ما از اسامی ایشان است. بهتر است اسامی افراد مورد علاقه خود را بر فرزندان خود انتخاب کنیم. نامهای ائمه (ع)، به عنوان محبوبترین افراد نزد ما بهترین اسامی برای فرزندانمان محسوب میشوند.
یکی از وظایف ما، زنده نگهداشتن نام و یاد بزرگان است که میتواند با قراردادن نام بزرگان بر کودکان محقق شود؛ همان گونه که امام حسین (ع) برای زنده نگه داشتن نام و یاد پدر بزرگوارش امام علی (ع)، نام تمام پسران خود را علی قرار داد. در روایتی وارد شده که شخصی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد که ما فرزندان خود را به نام شما و پدران شما نامگذاری میکنیم. آیا این کار فایدهای برای ما دارد؟ امام صادق(ع) فرمودند: «بله. به خدا قسم، آیا دین، غیر از محبّت و دوست داشتن است». (2)
پی نوشت ها:
1. کلینی ، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ه ش، ج 21، ص 19.
2. مجلسی، محمد باقر ، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1404ه ق، ج 27، ص 95، باب 4.
منبع سایت پاسخگو
موضوعات مرتبط: اسامی و نامهای پسر و دختر زیبای اسلامی و مذهبی
برچسبها: نام پسر مذهبی , نام دختر مذهبی , نامگذاری مذهبی , اسامی مذهبی برای پسر
فهرست اسم پسر مذهبی با الف: ایمان، احسان، امین، اکبر، ایوب، الیاس، احد، ابراهیم
فهرست اسم پسر مذهبی با ب: بنیامین، بشیر
فهرست اسم پسر مذهبی با ت: توحید، تراب، تواب
فهرست اسم پسر مذهبی با ج: جلال، جمال
فهرست اسم پسر مذهبی با ح: حسان، حافظ، حسن، حسین، حمید، حامد
فهرست اسم پسر مذهبی با د: داوود، دانیال
فهرست اسم پسر مذهبی با ر: رشید، رحیم، رسول، رووف، رضی
فهرست اسم پسر مذهبی با س: سینا، سعید، سبحان، سلیمان
فهرست اسم پسر مذهبی با ش: شکو، شاکر، شاهد
فهرست اسم پسر مذهبی با ص: صالح، صابر
فهرست اسم پسر مذهبی با ط: طه، طاها
فهرست اسم پسر مذهبی با ع: علی، عرفان، عارف، عباد، عطاء، عماد
فهرست اسم پسر مذهبی با ف: فواد، فخار، فتی
فهرست اسم پسر مذهبی با م: محمد، منصور، محمود، محراب، متین، مجید، محسن، مهدیار، مهزیار
فهرست اسم پسر مذهبی با ن: نصیر، نبی، نقیب
فهرست اسم پسر مذهبی با و: وحید، ولی،
فهرست اسم پسر مذهبی با ه: هادی، همام
موضوعات مرتبط: اسامی و نامهای پسر و دختر زیبای اسلامی و مذهبی
برچسبها: فهرست اسم پسر مذهبی , اسم پسرانه مذهبی , فهرست اسامی مذهبی , اسامی دینی
فهرست محبوب ترین و بهترین اسم های پسرانه در ایران
۱. امیرحسین
معنی امیرحسین :امیر خوب و نیکو، پادشاه نیک، حاکم صاحب جمال – مرکب از دو اسم امیر و حسین، کسی که حسین علیه السلام امیر و حاکم اوست
۲. ابوالفضل
معنی ابولفضل :خداوند هنر. صاحب فضل. پدر فضل، (در اعلام) نام یکی از پسران حضرت علی (ع) و برادر امام حسین (ع )، (عباس بن علی معروف به قمر بنی هاشم) – خداوند و صاحب هنر، کنیه دینار، لقب چهارمین فرزند علی (ع)
۳. علی
معنی علی: بلند، بلند بر آمده، بلند قدر، بزرگ، شریف، توانا، کلان، نامی از نام های خدای تعالی، (در اعلام) نام امیرالمؤمنین علی (ع)
۴. محمد
معنی محمد: ستوده، بسیار تحسین شده، آن که خصال پسندیده اش بسیار است، (در اعلام) نام پیغمبر اکرم (ص )، نام سوره ی چهل و هفتم از قرآن کریم دارای سی و هشت آیه – ستوده شده.
۵. مهدی
معنی مهدی: هدایت کرده، هدایت شده، نام قائم منتظَر (ع) در نزد شیعه
۶. امیر علی
معنی امیرعلی: امیر و حاکم بزرگ و بلند قدر، پادشاه شریف و توانا – مرکب از امیر (پادشاه) +علی (بالا رفتن و صعود کردن)
۷. علیرضا
معنی علیرضا: کسی که علی علیه السلام از او راضی است مرکب از دو اسم علی و رضا
۸. امیرمحمد
معنی امیرمحمد: امیر بسیار تحسین شده وپادشاه ستایش شده و پسر سلطان محمود غزنوی بود که چندی بعد از پدر به تخت شاهی نشست.
۹. حسین
معنی حسین: صاحب جمال.خوب، نیکو، (در اعلام) امام سوم شیعیان و پسر علی ابن ابی طالب (ع) از حضرت فاطمه (س) – نیکو، خوب، مصغر حسن، نام امام سوم شیعیان
۱۰. محمدرضا
معنی محمدرضا: از نام های مرکب، محمد و رضا – کسی که حضرت رسول اکرم محمد صلی الله علیه وآله از او راضی است.
۱۱. محمد مهدی
معنی محمدمهدی: ستوده هدایت کننده، ترکیب دو اسم محمد و مهدی است . که کلمه محمد برگرفته از نام رسول الله است و مهدی نام آخرین امام ما شیعیان . امام زمان .
۱۲. رضا
معنی رضا: خشنود، خرسند، خوشدل، خرسندی-خشنود شدن.
۱۳. امیررضا
معنی امیررضا: از نام های مرکب، امیر و رضا- کسی که امیر و سلطان از او راضی و خوشحال است
۱۴. محمدحسین
معنی محمدحسین: نام ترکیبی از اسم محمد به معنای ستوده شده و حسین به معنای نیکو و صاحب جمال است.
۱۵. محمد طاها
معنی محمدطاها: نام ترکیبی از اسم محمد به معنای ستوده و طاها که شکل فارسی از طه نام سوره ای در قران کریم است.
۱۶. محمد امین
معنی محمد امین: لقب پیامبر گرانقدر اسلام- به معنی محمد درستکار و پاک دست
۱۷. عرفان
معنی عرفان: شناختن و دانستن بعد از نادانی. تصوف، الهیات، حکمت، شناخت، علم، معرفت
۱۸. محمدجواد
معنی محمد جواد: بنده ستوده شده خدا و بخشاینده
۱۹. امیرمهدی
معنی امیرمهدی: امیر هدایت شده، فرمانروای ارشاد گردیده – ترکیب نامهای امیر و مهدی، کسی که حضرت صاحب الزمان سرور و فرمانده اوست
بهترین اسم های پسرانه ۲۰: علی اصغر
معنی علی اصغر: فرزند شیر خواره امام حسین ع و شهید کربلا در روز عاشورا
۲۱. یاسین
معنی یاسین: نام سوره سی و ششم از قرآن مجید،«یا» حرف ندا و «سین » کنایه از لفظ سید است و یکی از اسمای حضرت محمد (ص ) است
۲۲. امیرعباس
معنی امیرعباس :امیر شجاع و دلاور، پادشاه و حاکم چون شیر.
۲۳. سجاد
معنی سجاد: سجده کننده، بسیارنمازخوان، سجده گر
۲۴. پارسا
معنی پارسا: آنکه از گناهان پرهیزد و به طاعت و عبادت و قناعت عمر گذارد. باتقوا، پاکدامن، پرهیزکار، پرهیزگار، خداترس، دیندار، زاهد، صالح، عفیف
۲۵. طاها
معنی طاها یا طه: نام سوره ٔ بیستم از قرآن کریم- طالب حق و هدایت کننده
۲۶. سینا
معنی سینا: به معنی دانشمند است که در ایران باستان خانواده های دانشمند را سئنا می گفتند- سوراخ کننده- شبه جزیره ایست کوهستانی در شمال شرقی مصر .
۲۷. متین
معنی متین: باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر، استوار، محکم، پابرجا، رزین، فرهیخته
۲۸. دانیال
معنی دانیال: دانیال از پیامبران بنی اسرائیل و همزمان کورش کبیر و داریوش بزرگ هخامنشی بوده است.
۲۹. ایلیا
معنی ایلیا:راستگوی بزرگ، نام حضرت علی (ع) در تورات
۳۰. نیما
معنی نیما: نام کوهی است حوالی نور
۳۱. احسان
معنی احسان: بخشش، مهرورزی، نکوکاری، نکویی، نیکی
۳۲. آرمین
معنی آرمین:نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانی، نژاد آرمین کی آرمین – از شخصیتهای شاهنامه، نام چهارمین پسر کیقباد، مرد همیشه پیروز
۳۳. عباس
معنی عباس: شیری که شیران از او بگریزند. بسیار شجاع و دلیر، عباسِ بن علی مکنی [کنیه او] ابوالفضل و برادر امام حسین (ع) که در واقعه عاشورا به شهادت رسید
۳۴. بنیامین
معنی بنیامین: پسر دستِ راست من – پسر دست راست، نام کوچکترین پسر یعقوب و راحیل
۳۵. مبین
معنی مبین: آشکارکننده، آشکار، روشن، هویدا، واضح، روشنگر | بیانگر، بیان کننده، نشان دهنده، نشانگر
۳۶. ماهان
معنی ماهان: روشن و زیبا چون ماه، نام شهری در استان کرمان
۳۷. حمیدرضا
معنی حمیدرضا: ستوده ی خوشنود
۳۸. شایان
معنی شایان: صفت فاعلی از شایستن- لایق وسزاوار و درخور.
بهترین اسم های پسرانه ۳۹: محسن
معنی محسن: شاهنده، صالح، نیکوکار
۴۰. یوسف
معنی یوسف: از حواریون و شاگردان حضرت عیسی (ع ) وبه سبط افرائیم منسوب بود و به اعتقاد نصارا جسد مبارک حضرت مسیح را پس از مصلوب شدن در باغچه ٔ خود دفن کرد.
۴۱. پرهام
معنی پرهام: الهه تقدیر کننده طبیعت – برهان قاطع براهیم ابراهیم را معرب آن دانسته است
۴۲. حسن
معنی حسن: نیکو، جمیل
۴۳. آرین
معنی آرین:منسوب به آرین، آرین – آریایی نژاد، از نسل آریایی
۴۴. امیر
معنی امیر:پادشاه، حاکم، حکمران، خان، خدیو، رئیس، ژنرال، سرلشکر، سلطان، شاه، شیخ، فرمانده، ملک
۴۵. آرش
معنی آرش: نام پهلوانی کماندار از لشکر منوچهر.اسم مصدر آردن آوردن.
۴۶. سبحان
معنی سبحان: تنزیه، تنزیه کردن، سبحان اله گفتن، خدا را به پاکی یاد کردن، پاک بودن، پاکیزه کردن، پاک، منزه
۴۷. امید
معنی امید: آرزو، انتظار، رجا، توقع، چشمداشت؛ اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن.
۴۸. سعید
معنی سعید: خوش اقبال، خوشبخت، سعادتمند، نیک اختر، نیکبخت، همایون، مبارک، میمون، فرخنده، خجسته
۴۹. عرشیا
معنی عرشیا: منسوب به عرش، عرش – ملکوتی آسمانی، مرکب از عرش + الف نسبت
۵۰. محمد پارسا
معنی محمد پارسا: مرکب از محمد به معنای بسیار ستایش شده + پارسا به معنای زاهد و با تقوی است
۵۱. هادی
معنی هادی: پیر، دلیل، راهبر، راهنما، رهبر، مرشد، معلم، رسانا
۵۲. کیان
معنی کیان: جمع کی [ ک َ / ک ِ ] باشد، یعنی پادشاهان بزرگ. پادشاهان کیان را نیز گفته اند که کیقباد و کیخسرو و کیکاوس و کی لهراسب از آن میان هستند .
۵۳. میلاد
معنی میلاد: تولد، زایش، ولادت، روز تولد، هنگام ولادت، سالروز ولادت
۵۴. مصطفی
معنی مصطفی: برگزیده، منتخب از نامهای پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص)
۵۵. امین
معنی امین: استوار، امانت دار، ثقه، درستکار، درست، درست کردار، صالح، موتمن، معتمد، موثق
۵۶. سهیل
معنی سهیل: ستاره ای است معروف که در آخر فصل گرما طلوع کند و میوه ها در آن وقت میرسند و چون در یمن کاملا مشهود است آنرا سهیل یمانی خوانند .
۵۷. محمدعلی
معنی محمدعلی: ترکیب اسامی محمد و علی
۵۸. مرتضی
معنی مرتضی: پسندیده- راضی کرده شده. خشنود شده.
۵۹. آرتین
معنی آرتین: نسوب به آرت، پاکی و تقدس، (به مجاز) پاک و مقدس، (در اعلام) هفتمین پادشاه ماد
بهترین اسم های پسرانه ۶۰: پوریا
معنی پوریا: هم خانواده پریا به معنی نیک صورت – نام پهلوان ایرانی معروف به پوریای ولی
۶۱. احمدرضا
معنی احمدرضا: از نامهای مرکب؛ کسی که به اوصاف خشنودی و ستوده متصف است
۶۲. آریا
معنی آریا: آزاده، نجیب، شعبه ای از نژاد سفید که از روزگاران بسیار قدیم در ایران، هند و اروپا ماندگار شده اند، نژاد هند و اروپایی
۶۳. حسام
معنی حسام: تیغ، سیف، شمشیر، قداره
۶۴. علی اکبر
معنی علی اکبر: از اسمی ترکیبی به معنی شریف و بزرگ مرتبه
۶۵. محمد یاسین
معنی محمد یاسین: نام ترکیبی از محمد و یاسین. به بالا رجوع شود.
۶۶. پویا
معنی پویا: پوینده. رونده و برخی دونده را گویند.
۶۷. مجتبی
معنی مجتبی: برگزیده. برگزیده شده. برگزیده و پسندیده.
۶۸. حامد
معنی حامد:ستایشگر. حمدکننده.درودفرستنده. سپاسگزار. ستاینده.
۶۹. محمدمتین
معنی محمدمتین: نام ترکیبی از محمد و متین. به بالا رجوع شود.
۷۰. احمد
معنی احمد:حمیدتر، ستوده تر، بسیارستوده، ازنامهای پیغمبر
۷۱. جواد
معنی جواد: بخشنده، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، کریم، مکرم
۷۲. امیر حافظ
معنی امیر حافظ: نام ترکیبی از امیر و حافظ به معنای امیر و فرمانده ای که نگهدار و پشتیبان دیگران است
۷۳. مهران
معنی مهران: دارنده مهر، (در اعلام) نام یکی از خاندان های هفتگانه عصر ساسانی . نام رود سند است. نام رودی که از سمت مشرق آغازد و از جهت جنوب به سوی مغرب متوجه می شود و در طرف پایین سند به دریای فارس می ریزد.
۷۴. سامیار
معنی سامیار:ثروتمند – کمک کننده به آتش محافظ آتش
۷۵. آراد
معنی آراد: نام فرشته ای است موکل بر دین و تدبیر امور
۷۶. مانی
معنی مانی: مانی (در لغت) به معنی ‘ اندیشمند ‘ است
۷۷. یونس
معنی یونس: به معنی کبوتر است. سوره ی دهم از قرآن کریم
۷۸. اشکان
معنی اشکان: (اشک + ان (پسوند نسبت) )، منسوب به اشک که بانی و مؤسس خاندان اشکانیان بود – منسوب به اشک
بهترین اسم های پسرانه ۷۹: آرمان
معنی آرمان: ایده، ایدئال، شعار، مرام، هدف، نصب العین، آرزو، امید، اندوه، حسرت، غم
۸۰. ابراهیم
معنی ابراهیم: چهاردهمین سورۀ قرآن کریم،پدر عالی، (در اعلام) یکی از پیامبران اولوالعزم و نام فرزند حضرت محمد (ص) که در کودکی وفات یافت
۸۱. مهرداد
معنی مهرداد: داده ی مهر، آفریده شده ی مهر، (در اعلام) اسم سه نفر از پادشاهان اشکانی بوده است.
۸۲. فرهاد
معنی فرهاد: در بعضی منابع فرهاد را «یاری» معنی کردهاند . در شاهنامه پهلوان ایرانی دوران کیکاووس و کیخسرو، که رستم او را برای رهاندن بیژن از زندان افراسیاب با خود به توران برد؛ عاشق ناکام شیرین همسر خسرو پرویز.
۸۳. وحید
معنی وحید: بی همتا، تک، تنها، فرد، فرید، مجرد، منفرد، واحد، یکتا، یگانه
۸۴. سامان
معنی سامان: خطه، سو، قلمرو، کران، مرز، حد، سرحد، ناحیه، منطقه، ابزار، اثاث، اسباب، وسایل، انتظام، ترتیب، نظام
۸۵. امیر شایان
معنی امیر شایان: اسم ترکیبی از امیر و شایان . رجوع شود به معنی هر کدام از این دو اسم در بالا.
۸۶. آریا
معنی آریا: جد داریوش بزرگ. طایفه ای هند و اروپائیان که در عهدی بسیار کهن با هم میزستند و بعد ها بدو بخش بزرگ تقسیم شد
۸۷. کامران
معنی کامران: خوشگذران، عیاش، کامجو، کامروا، کامیاب، خوشبخت، نیکبخت
۸۸. رادین
معنی رادین: جوانمرد – بخشنده، جوانمرد
۸۹. کسری
معنی کسری: عنوان هر یک از پادشاهان ساسانی خسرو- منسوب به کسری، یعنی خسروی.
۹۰. فرزاد
معنی فرزاد: با فر و شکوه زاده شده، زاده ی با فر و شکوه و عظمت – زاده شکوه و جلال
۹۱. محمد عرفان
معنی محمد عرفان: نام ترکیبی از محمد و عرفان. رجوع شود به معنی هر کدام از این دو اسم در بالا.
۹۲. یاشار
معنی یاشار: جاویدان، همیشه زنده – عمرکننده، زندگی کننده
۹۳. افشین
معنی افشین: لقب پادشاهان اسروشنه. نام سردار معروف معتصم خلیفه عباسی
۹۴. برهان
معنی برهان: بینه، حجت، دلیل، فرنود
۹۵. مسعود
معنی مسعود: خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، مبارک، خجسته، میمون، همایون
۹۶. سامی
معنی سامی: عالی، بلند مرتبه، بلند، (در اعلام) منسوب به سام پسر نوح نبی (ع )
۹۷. ایمان
معنی ایمان: اطمینان، اعتقاد، باور، باورداشت، عقیده، گرویدن
۹۸. کاوه
معنی کاوه: یکی از خاندانهای معروف پهلوانی دوره اساطیری ایران . به معنی پادشاه
۹۹. رامین
معنی رامین: نام عاشق ویسه، این کلمه در بعضی منابع مرکب از «رام»به معنی طرب و «ین»است به معنی طربناک است. رامتین – عاشق ویس در منظومه ویس و رامین
۱۰۰. شاهین
معنی شاهین: شاهباز، عقاب، لاچین، زبانه، میله
موضوعات مرتبط: اسامی و نامهای پسر و دختر زیبای اسلامی و مذهبی
برچسبها: بهترین اسامی پسر , اسم پسر ایرانی , معنی اسامی پسر
دایرة المعارف اسامی مذهبی و قرآنی
اسم پسر مذهبی که با حرف الف شروع میشه
اَباذر
معنی: ابوذر؛ نام یکی از صحابه پیامبر (ص)
ریشه: عربی
اَحد
معنی: یگانه، یکتا، بیمانند؛ از نامهای خداوند؛ یکی
ریشه: عربی
اَحیا
معنی: زندگان، زندگی، زندگی از نو، خاندانها، قبیلهها،نامی برای شبهای نوزدهم، بیست و یکم، و بیست وسوم ماه رمضان
ریشه: عربی
اَسد
معنی: شیر، شیر درنده؛ کنایه از شجاعت و بیباکی
ریشه: عربی
اَنصار
معنی: یاری دهندگان، یاران؛ یاران پیامبر اسلام (ص).
ریشه: عربی
اُسامه
معنی: اَعلام نام چند تن از صحابیان پیامبر اسلام(ص) از جمله اسامه ابن زید، به تعبیری این واژه به معنی شیر بیشه، اسد (به مجاز) دلیر و شجاع می باشد.
ریشه: عربی
اِبراهیم
معنی: پدر عالی، یکی از پیامبران اولوالعزم و نام فرزند حضرت محمد (ص) که در کودکی وفات یافت.
ریشه: عبری
اِحسان
معنی: خوبی، نیکی، نیکویی؛ (به مجاز) بخشش، انعام، نیکویی کردن؛ (در تصوف) نیکی کردن در مقابل بدی دیگران.
ریشه: عربی
اِحسانالله
معنی: بخشش خدا، آن که خداوند به او نیکوئی مرحمت کرده است.
ریشه: عربی
اِخلاص
معنی: دوستی خالص داشتن، خلوص نیت داشتن، عقیده داشتن، عقیده پاک داشتن، ارادت صادق داشتن، رها کردن، نجات دادن.
ریشه: عربی
اِدریس
معنی: نام یکی از پیامبران که در قرآن کریم نیز دو بار ذکرش آمده است.
ریشه: عربی
اِرمیا
معنی: بزرگ داشته شده، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، همچنین لقب حضرت خضر نبی و لقب حضرت علی (ع)
ریشه: عبری
اِسحاق
معنی: نام پسر حضرت ابراهیم(ع) از ساره از زمره پیامبران بنی اسرائیل.
ریشه: عبری
اِسرافیل
معنی: درخشیدن مانند آتش؛ به باور مسلمانان و پیروان دیگر ادیان سامی، یکی از فرشتگان مقرب خداوند است که در روز قیامت با دمیدن در شیپور خود مردگان را زنده میکند.
ریشه: عبری
اِکرام
معنی: بزرگداشت، گرامی داشتن، احترام کردن، حرمت، احسان؛ از واژههای قرآنی.
ریشه: عربی
اِنتصار
معنی: یاری دادن، کمک کردن؛ یاری یافتن، نصرت یافتن، پیروزی یافتن، داد ستدن.
ریشه: عربی
ابوالحسن
معنی: پدر حسن؛ ابوالحسن علی ابن ابیطالب (ع)
ریشه: عربی
ابوالحسین
معنی: پدر حسین
ریشه: عربی
ابوالعباس
معنی: پدر عباس، کنیه شیر (حیوان درنده)
ریشه: عربی
ابوالعلا
معنی: پدر علا، کنیه پرستو
ریشه: عربی
ابوالفتح
معنی: پدرِ فتح؛ (اَعلام) ابوالفتح خان زند: شاه ایران
ریشه: عربی
ابوالفضل
معنی: پدر فضل؛ ابوالفضل عباس(ع) بن علی
ریشه: عربی
ابوالقاسم
معنی: پدر قاسم، کنیهی حضرت رسول اکرم (ص)
ریشه: عربی
ابوتراب
معنی: پدرِ خاک؛ از کنیههای حضرت علی(ع)، امام اول شیعیان
ریشه: عربی
ابوذر
معنی: یکی از مشهورترین صحابه پیامبر اسلام (ص) که میگویند او پس از چهار کس ایمان آورده است و در زمان عثمان خلیفه به خاطر مخالفت با تجمل و ثروت اندوزی مسلمانان به روستای رَبَذه در بیرون شهر مدینه تبعید شد و در آنجا درگذشت.
ریشه: عربی
ابوطالب
معنی: پدرِ طالب؛ عمو، مرّبی و حامی پیامبر اسلام(ص) و پدر حضرت علی(ع).
ریشه: عربی
ابومسلم
معنی: نام رهبر سیاه جامگان که دولت بنی امیه را سرنگون کرد و بنی عباس را به قدرت رساند.
ریشه: عربی
اثیرالدین
معنی: شریف و کریم در دین، نام قصیده سرایی معروف در قرن ششم
ریشه: عربی
احمد
معنی: ستودهترین؛ یکی از نامهای حضرت محمّد(ص) پیامبر اسلام
ریشه: عربی
احمدحسین
معنی: از نامهای مرکب، از احمد و حسین.
ریشه: عربی
احمدرضا
معنی: از نامهای مرکب؛ کسی که به اوصاف خشنودی و ستوده متصف است.
ریشه: عربی
احمدعلی
معنی: نامی مرکب از احمد و علی.
ریشه: عربی
اختیارالدین
معنی: آن که دین او را انتخاب کرده است.
ریشه: عربی
اسدالله
معنی: شیرخدا؛ از القاب حضرت علی(ع)؛ لقب حمزه سیدالشهدا عموی پیامبر اسلام(ص).
ریشه: عربی
اسلام
معنی: نام آئین مسلمانان که آورندهی آن حضرت محمّد(ص) است، دین حق؛ مسلمان شدن؛ تسلیم شدن، گردن نهادن.
ریشه: عربی
اسماعیل
معنی: پیامبر بنی اسرائیل و پسر ابراهیم نبی(ع) و هاجر
ریشه: عبری
اشرس
معنی: مرد دلاور، دلیر، نام یکی از صحابه پیامبر (ص)
ریشه: عربی
اشرف الدین
معنی: شریفتر در دین
ریشه: عربی
اشعیا
معنی: نجات یهوه، نام یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل
ریشه: عربی
اصغر
معنی: کوچکتر، خردتر، کِهتر
ریشه: عربی
اصیل الدین
معنی: دارای اصالت در دین، نام پسر خواجه نصیرالدین طوسی
ریشه: عربی
افتخارالدین
معنی: موجب افتخار دین
ریشه: عربی
افضل الدین
معنی: برترین در دین
ریشه: عربی
اکبر
معنی: بزرگتر، مِهتر؛ سالمندتر، بزرگسالتر
ریشه: عربی
الله داد
معنی: الله (عربی) + داد (فارسی) داده خداوند
ریشه: عربی
الله نظر
معنی: کسی که نظرکرده خداست.
ریشه: عربی
اللهیار
معنی: دوست خدا
ریشه: عربی
الیا
معنی: الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
ریشه: عبری
الیاس
معنی: به معنی ایلیا، نام پیغمبری از یهود و بنی اسرائیل در زمان آخاب و ایزابل که نام وی در قرآن کریم به صورتهای الیاس و الیاسین آمده است؛ وی یکی از چهار نبی جاویدان به شمار رفته است.
ریشه: عبری
امان الله
معنی: آن که در پناه و لطف وعنایت خداوند است.
ریشه: عربی
امرالله
معنی: فرمان خدا، دستور خدا؛ از واژههای قرآنی.
ریشه: عربی
امیر
معنی: فرمانروا، سردار و ولیعهد
ریشه: عربی
امیر ابراهیم
معنی: (عربی – عبری) مرکب از امیر و ابراهیم
ریشه: عبری
امیر ابوالفضل
معنی: نام مرکب از امیر و ابوالفضل
ریشه: عربی
امیراحسان
معنی: امیر بخشنده، امیر نیکوکار.
ریشه: عربی
امیراحمد
معنی: امیر بسیار ستوده، پادشاه و حاکم ستوده شده، فرمانده و امیر ستودنی.
ریشه: عربی
امیراسماعیل
معنی: (عربی – عبری)، نام مرکب از امیر و اسماعیل.
ریشه: عبری
امیرجواد
معنی: امیر جوانمرد، پادشاه راد و بخشنده، حاکم سخی.
ریشه: عربی
امیرحسن
معنی: پادشاه خوب و نیکو، فرماندهی خوب
ریشه: عربی
امیرحمزه
معنی: نام مرکب از امیر و حمزه
ریشه: عربی
امیررضا
معنی: پادشاه راضی و خشنود، فرمانده و سردار خشنود و خوشدل.
ریشه: عربی
امیرسبحان
معنی: امیر و پادشاه پاک و منزه.
ریشه: عربی
امیرسجّاد
معنی: پادشاه و امیر نمازگزار و بسیار سجده کننده.
ریشه: عربی
امیرصادق
معنی: امیر و پادشاه راستگو، حاکم درستکار، حاکم و سردار راست کردار.
ریشه: عربی
امیرصالح
معنی: پادشاه و امیر نیکو رفتار، حاکم شایسته، امیر لایق.
ریشه: عربی
امیرطاها
معنی: نام مرکب از امیر و طاها
ریشه: عربی
امیرعباس
معنی: امیر شجاع و دلاور، پادشاه و حاکم چون شیر.
ریشه: عربی
امیرعبدالله
معنی: امیر و پادشاهی که بندهی خداست.
ریشه: عربی
امیرعرفان
معنی: فرمانروای آگاه، امیر و پادشاه عارف، حاکمی که اهل شناختن حق تعالی است.
ریشه: عربی
امیرعطا
معنی: امیر و پادشاه بخشنده، پادشاه و حاکم انعام دهنده.
ریشه: عربی
امیرعلی
معنی: امیر و حاکم بزرگ و بلند قدر، پادشاه شریف و توانا.
ریشه: عربی
امیرفاضل
معنی: نام مرکب از امیر و فاضل.
ریشه: عربی
امیرقاسم
معنی: نام مرکب از امیر و قاسم.
ریشه: عربی
امیرمجتبی
معنی: نام مرکب از امیر و مجتبی؛ امیر و پادشاه برگزیده و انتخاب شده.
ریشه: عربی
امیرمحسن
معنی: پادشاه و امیر احسان کننده و امیر نیکوکار و نیکو کردار.
ریشه: عربی
امیرمحمّد
معنی: امیر بسیار تحسین شده وپادشاه ستایش شده.
ریشه: عربی
مابقی در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: اسامی و نامهای پسر و دختر زیبای اسلامی و مذهبی
برچسبها: نام پسر مذهبی , نام پسر قرآنی , اسم پسر مذهبی , اسم پسر قرآنی
ادامه مطلب
در این متن قصد داریم اسامی ایرانی رو در کنار اسامی مذهبی به شما معرفی کنیم . با ما همراه باشید
اسامی ایرانی که با الف شروع می شوند
آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داريوش سوم
آبتين : نام پدر فريدون پادشاه پيشدادي
آتوسا : قدرت و توانمندي - دختر کورش وزن داريوش اول
آفر : آتش - ماه نهم سال شمسي
آفره دخت : دختر آتش - دختري که در ماه آذر به دنيا آمده است .
آذرنوش: شيرين و دل انگيز
آذين : زيور، طاق نصرة، تزئين ، آرايش
آراه : نام فرشته موکل روز بيست و يکم ازماه پنجم درآئين زردشت
آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، اميد
آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانيان - پهلوان کمانگير ايراني در لشگرمنوچهر
آرتین: عاقل و زیرک,نام پهلوان ایران در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی
آرتام:والی فریگه در زمان کوروش هخامنشی
آرتمن:نام برادر بزرگ تر خشایار شاه پسر داریوش شاه
آرشام : بسيار قوي - پدر بزرگ داريوش بزرگ هخامنشي
آرمان : آرزو - خواهش - اميد
آرمين : آرام گرفتن - پسر کيقباد پادشاه پيشدادي
آرميتا: آرامش يافته ، کلمه اي زردشتي است
آريا فر: دارنده شکوه آريائي
آريا : آزاده نجيب - يکي از پادشاهان ماد - مهمترين نژاد هند و اروپائي
آريا مهر : دارنده مهر ايران - از سرداران داريوش سوم
آرين : سفيد پوست آريائي
آزاده : دلير و بي باک ، رها
آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشق
آزرمدخت : يکي از ملکه هاي ساساني
آزيتا : آزاده
آناهيتا : الهه آب
آونگ : شبنم - نام کردي
آهو: شاهد ، معشوق، يکي از همسران فتحعلي شاه قاجار
آيدا : شاد، ماه - نام تذکمنب
اتسز : لاغر و استخواني - از پادشاهان خوارزم
اختر : ستاره ، علم ، درفش
ارد : خير وبرکت ، فرشته نگهبان ثروت - نام چند تن از پادشاهان اشکاني
ارد شير : شير زيبا - اردشير بابکان بنيانگذار سلسله ساسانيان
اردوان : نام پادشاهان معروف اشکاني
ارژن : درختي با چوب بسيار سخت و محکم - نام کردي
ارژنگ : آرايش - کتاب ماني نقاش - ديوي که رستم در هفتخوان اورا کشت
ارسلان : شير، دلير و شجاع - نام پادشاه سلجوقي
ارغوان : نام درختي با گل و شکوفه هاي سرخ رنگ
ارمغان : هديه ، تحقه ، سوغات
ارنواز: نوازش شده اهورا - دختر جمشيد شاه پيشدادي
اروانه : نام گلي کوهي است - نامي کردي
استر : ستاره - بردارزاده مردخاي وزن خشايارشاه
اسفنديار : پاک آفريده شده - پسر گشتاسب که بدست رستم کشته شد
اشکان : منسوب به اشک - بنيانگذار سلطنت پارتها
اشکبوس : پهلوان کوشاني که به کمک افراسياب آمد، اما به دست رستم کشته شد
افسانه : داستان ، سرگذشت ، حکايت گذشتگان
افسون : سحر و جادو ، حيله و تزوير
افشين : با همت .
اميد : انتظار ، آرزو
انوش ( آنوشا ) : استوار و جاويد - دخترمهرداد ششم
انوشروان : دارنده لوح جاويدان - لفب خسرو اول پادشاه ساساني
اورنگ : عقل و کياست ، تخت پادشاهي
اوژن : شکست دهنده ، دشمن برانداز
اوستا : نام کتاب آسماني زردشت
اهورا : صاحب ، فرمانرواي دانا
اياز : بزرگ و پاينده - نام غلام ترک سلطان محمود غزنوي
ايران : محل زندگي آريائيها
ايراندخت : دختر ايران
ايرج : ياري دهنده آريائيها - پسرفريدون ، پادشاه و پهلوان ايراني
ايزديار : کسي که خداوند يار اوست
بابک : پدر کوچک ، جد اردشير ، پسر ساسان
باپوک : کولاک ، نامي کردي
باربد : پرده دار ، موسيقي دان و نوازنده دربار خسرو پرويز
بارمان : لايق - نام سردار افراسياب
بامداد : پگاه ، سپيده دم - نام پدر مزدک
بامشاد : کسي که در سحرگاهان شاد است - نوازنده مشهور دربار ساسانيان
بانو : خانم ، ملکه ، لقب آناهيتا الهه نگهبان آب
بختيار : خوشبخت ، خوش اقبال - استاد رودکي در موسيقي
برانوش : مهندس رومي که پل شوشتر را در زمان شاپور ساساني
برديا : پسر کورش و برادر کمبوجيه
برزو : بلند قامت - پسر سهراب و نوه رستم دستان
برزويه : طبيب مشهور انوشيروان و مترجم کليله ودمنه از هندي به پهلوي
برزين : بلند و تنومند - ازپهلوانان ايران - نام پسر گرشاسب
برمک : از وزيران ساساني - نام اجداد و نگهبانان آتشکده بلخ
بزرگمهر : خورشيد بزرگ - نام وزير دانشمند انوشروان ساساني
بنفشه : گلي رنگارنگ و زينتي با عمر نسبتا طولاني
بوژان : رشد کرده - نامي کردي
بويان : خوشبو - مامي کردي
بهار : شکوفه و گل - سه ماه اول سال شمسي
بهارک : بهار کوچولو
بهاره : بهاري
بهتاش : خوب ومانند
بهداد : نيک آفريده شده
بهرام : پيروز ، ايزد پيروزي درآئين زردشت ، لقب برخي از پادشاهان ساساني
بهديس : خوش رنگ ، خوشگل
بهرخ : زيبا چهره ، قشنگ
بهرنگ : خوش رنگ
بهروز : خوشبخت ، نيکبخت
بهزاد : نيک نژاد - مينياتوريست مشهور صفويان - نام اسب سياوش
بهشاد : خوشحال وشاد
بهمن : نيک انديش - برف انبوه که از کوه فرو ريزد - جانشين اسفنديار
بهناز : خوش ناز، باناز ، طناز
بهنام : نيک نام
بهنود : سلامت ، عافيت
بهنوش : کسي که نيک مينوشد
بيتا : بي همتا ، بي مانند
بيژن : ترانه خوان ، جنگجو - پسر گيو و دلداده منيژه
شاید به اسامی مذهبی هم علاقه مند باشید
موضوعات مرتبط: اسامی و نامهای پسر و دختر زیبای اسلامی و مذهبی
برچسبها: اسامی ایرانی , اسامی جدید , نام های ایرانی , نام پسر ایرانی
ادامه مطلب

قرن هاست که ندای "هل من ناصر ینصرنی" سیدالشهدا (علیه السلام) در پهنه زمان، جاری است و چون نسیمی حیات بخش، هر زمین مرده ای را به حیات عشق، بارور ساخته است.
ندای ملکوتی امام حسین(علیه السلام) تا ابدیت جاری است ولی سوال اینجاست که آیا ما که مدعی دوستی و عشق به او هستیم به چه میزان به درخواست او "لبیک" گفته ایم!؟
هر کس که دوست دار یاری "ثارالله" می باشد باید هر چه را که در رضایت اوست انجام دهد و به سخنانش گوش فرا داده و آن را بدون چون و چرا بپذیرد. زیرا که او امام و ولی ماست و اطاعت از او همانا اطاعت از پروردگار عالمیان است. [۱]
امام حسین (علیه السلام) در حدیثی گرانبها می فرمایند :
((هرکس لباس شهرت بپوشد خدا روز قیامت لباسی از آتش بر او بپوشاند)) [۲]
حال به خود و اعمالمان نگاه کنیم که آیا به این سخن ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) عمل کرده ایم و به ندای آسمانی " هل من ناصر" او لبیک گفته ایم!؟
آیا توانسته ایم رضایت او که نهایتا رضایت خدا را در پی دارد را جلب کنیم!؟

[۱] يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً/ نساء ۵۹ (( ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدا را اطاعت کنید و از فرستاده او و صاحبان امرتان ( که جانشینان معصوم پیامبرند ) اطاعت نمایید. پس اگر درباره چیزی ( از امور دین یا دنیا ) نزاع داشتید آن را به خدا و رسولش برگردانید اگر ایمان به خدا و روز واپسین دارید ، این ( برای شما ) بهتر و خوش عاقبت تر است. ))
[۲] مفاتیح الحیاء ص
موضوعات مرتبط: اسامی و نامهای پسر و دختر زیبای اسلامی و مذهبی ، جملات زیبا و جملات عارفانه ، مطالب اخلاقی ، جملات فلسفی و عارفانه ، متن های وبلاگ
برچسبها: جملان زیبا با موضوع کربلا و امام حسین ع , آیا به ندای آسمانی , هل من ناصر ینصرنی , لبیک گفته اید
موضوعات مرتبط: اسامی و نامهای پسر و دختر زیبای اسلامی و مذهبی ، متن های وبلاگ ، زیبایی های اسلام
برچسبها: اسامی مذهبی قرآنی پسر به ترتیب حروف الفبا , اسامی ترکیبی مذهبی پسر , اسامی تلفیقی قرآنی دختر , دانلود نامهای زیبای اسلامی و مذهبی
ادامه مطلب


