مردي با سخاوت، زني داشت در نهايت لئامت و بر اثر همين خصوصيتي که داشت، از ميهمان بدش مي آمد.
مرد با سخاوت سخت از اين مطلب ناراحت بود حضور رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم شرفياب شد و جريان عيالش را
که با ميهمان مخالف بود به عرض رسانيد.
حضرت فرمودند: وقتي به منزل رفتي به همسرت بگو که رسول خدا فرموده موقع آمدن ميهمان از پشت در نگاه کن و هنگام رفتن او نيز از پشت سرش نگاه کن که چه مي بيني؟
مرد به خانه آمد و جريان را به عيال خود گفت و اضافه کرد: امروز رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و چند نفر ديگر دعوت کرده ام که به خانه ي ما مي آيند. خواهش دارم که وقتي آمدند اظهار ناراحتي نکني و کج خلقي نشان ندهي و طبق دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم موقع آمد و رفت ميهمانان، متوجه باش که چه مي بيني!
وقتي ميهمان ها آمدند زن از پشت در نگاه کرد. ديد که ميهمان ها مي آيند؛ ولي دامن دامن گوشت و ميوه و سبزي و... به همراه دارند. هنگام رفتن نيز نگاه کرد و ديد که عقرب ها و مارها و گزندگان زيادي به دامنشان آويخته است و از خانه بيرون مي روند.
آن زن تعجب کرد و به شوهرش گفت: برو از حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سؤال کن که اين چه بود من ديدم؟ وقتي مرد حضور رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم شرفياب شد و جريان را به عرض رسانيد و توضيح خواست، حضرت فرمودند: وقتي ميهمان به خانه مي آيد انواع نعمت ها را با خود مي آورد وقتي مي رود، انواع بلاها را با خو از خانه بيرون مي برد. زن با دانستن اين مطلب از آن به بعد هميشه طالب آمدن ميهمان بود
آری خوش به حال آنکه میهمان به خانه اش بیاید چون هم رزق خوش را می آورد و هم غمها و دردهای شما را با خود می برد
پس به میهمان اینگونه نگاه کن
موضوعات مرتبط: مطالب اخلاقی ، داستان های زیبا
برچسبها: میهمان , ارزش مهمانی دادن , اثرات آمدن مهمانها به خانه , حکایتی زیبا از رسول خدا
ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد
مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... بيجا مي کني تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...
جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور مودبانه و متین ادامه داد ..
خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم
مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ... زبانش در آن لحظه قفل شده بود
یک تلنگر ........ یک درس
http://www.god-with-me.blogfa.com/
موضوعات مرتبط: مطالب اخلاقی ، داستان های زیبا
برچسبها: چشم چرانی , غیرت داشتن , نگاه حرام
زائران ایرانی که امسال در مسیر عشق حسینی حرکت می کردند، گزارش دادند: یک زن که به نظر می رسید خسته است، برای استراحت وارد یکی از خیمهها شد و در خواب عمیقی و طولانی فرو رفت.
طولانی شدن خواب این زن باعث شد تا دیگران را متوجه خودش کنند. به همین دلیل به سمت زن آمدند و او را صدا زدند اما جوابی نداد و اینگونه متوجه شدند که وی مرده است و در کنارش عقربی را پیدا کردند که آن نیز مرده بود. گوئیا که این زن توسط نیش همان عقرب مرده باشد.
زنان وقتی تلاش می کردند که جسد وی را به خیمه کناری ببرند، احساس کردند که جسم عجیبی در وسط بدن زن است. وقتی لباس وی را کنار زدند یک کمربند انفجاری دیدند که به دور کمرش بسته شده بود.
نیروهای امنیتی خود را به محل رساندند و به راحتی و بدون هیچ تلفاتی بمب کمری را خنثی کردند.
آری امام حسین ع هوای زائران خود را دارد ..
موضوعات مرتبط: تصویر های فوق العاده جالب ، داستان های زیبا
برچسبها: معجزات جدید , معجزه امام حسین , عقرب مامور خدا
هرگاه راه خود راگم کردی بگو یا اباصالح
درزندگی ما بسیاری ازمواقع پیش می آید که دچار تردیدوسردرگمی میشویم وبرای پیداکردن مسیر وراه صحیح شاید دچارخطاشویم برای این مشکل درزندگی نیزائمه ماراه حلی قرارداده اند که امام صادق علیه السلام میفرماید:
هرگاه راه ومسیرخود راگم کردی پس بانگ برآور:ای اباصالح یاای صالح- خداوند رحمتش رابرتوفرود آورد!-راه رابه ما نشان ده.
متن عربی این حدیث درکتاب من لایحضره الفقیه – الشیخ الصدوق ج ۲ ص ۲۹۸ آمده است که به این شرح است:بن أبی حمزة ، عن أبی بصیر ، عن أبی عبد الله علیه السلام قال : ” إذا ضللت عن الطریق فناد ” یا صالح – أو یا أبا صالح – أرشدونا إلى طریق یرحمکم الله ”
موضوعات مرتبط: مطالب اخلاقی ، داستان های زیبا
برچسبها: جملات زیبا , جملات عارفانه , پیدا کردن راه , گم کردن مسیر
شاید کمتر کسی بداند کد ۰۲۵۱ که ………
شاید کمتر کسی بداند کد ۰۲۵۱ که برابر است با نام مبارک حضرت معص.مه در علم جفر
(م = ۴۰ ع=۷۰ ص=۹۰ و=۶ م=۴۰ ه=۵ حاصل ۲۵۱)

در بین بزرگان شایع است مسئولی که در گذشته راه اندازی سیستم تلفن شهر مقدس قم را بر عهده داشت از افراد متدین بود که با زیرکی توانست کد قم را ۲۵۱ که نام مبارک حضرت معصومه سلام الله علیها بر اساس حرف ابجد است قرار دهد و مردم قم همواره به این پیش شماره که یادآور نام مبارک کریمه اهل بیت سلام الله علیها است افتخار می کردند.
موضوعات مرتبط: داستان های زیبا
برچسبها: مطلب زیبا , رمزی جالب در پیش شماره تلفن قم
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، به همراه عده ای از اصحاب خود از جایی عبور میکردند. ناگهان سگی شروع کرد به پارس کردن. پیامبر (ص) ایستاد و به پارس سگ گوش داد. اصحاب نیز توقف کردند.
آن گاه پیامبر رو به یاران خود کردند و فرمودند: « آیا فهمیدید این سگ چه گفت؟؟»
اصحاب گفتند: «خیر!»
پیامبر فرمودند :
«این حیوان گفت : ای پیامبر خدا... من همیشه خدای مهربان را شکر میکنم.
چون سهم من از جهان خلقت، این بوده است که سگ بشوم. اگر انسان بی
نماز بودم چه میکردم؟؟»................................
منبع : ک عرفان اسلامی/ جلد 5 ـ ص 98
http://namaz-oje-bandegi.blogfa.com/
موضوعات مرتبط: جملات زیبا و جملات عارفانه ، مطالب اخلاقی ، متن های وبلاگ ، داستان های زیبا
برچسبها: جملات زیبا , داستان زیبا درباره نماز , ارزش انسان بی نماز پایینتر است یا سگ
امام رضا (ع) : خدای متعال به یک پیغمبری از پیغمبرانش وحی کرد : که وقتی صبح از خانه بیرون آمدی اولین چیزی که به نظرت می آید بخور و دومین چیزی را که می بینی آنرا بپوشان و سومین چیزی را که می بینی پناهش ده و چهارمین چیزی را که دیدی مایوس نکن و پنجمین چیزی را که می بینی از آن فرار کن. چون صبح شد و بیرون آمد
موضوعات مرتبط: داستان های زیبا
برچسبها: داستان زیبا , داستان پیامبران , داستان زیبا با موضوع فرو بردن خشم و غضب , کظم غیظ در اسلام
ادامه مطلب


